کارآفرینی گرایی
از آنجایی که کارآفرینیگرایی منعکس کننده تمایلات استراتژیستهاي سازمان است، این تمایلات میتواند انتخابهاي استراتژیک سازمان را تحت تأثیر قرار دهد. کار میلر درباره ابعاد خاص کارآفرینیگرایی، یک نقطه آغازین سودمند براي سنجش کارآفرینی گرایی محسوب میشود. او معتقد بود که یک شرکت کارآفرین، شرکتی است که به نوآوري در بازار محصول پرداخته، تا حدي فعالیتهاي مخاطره آمیز را عهدهدار می شود و اولین واحدي است که با مطرح کردن نوآوري هاي اثرگذار، رقبا را در هم میکوبد. در نتیجه، وي براي مشخص کردن و ارزیابی کارآفرینی از ابعادي مثل “نوآوري”، “ریسکپذیري” و “پیشگامی” استفاده نمود. به اعتقاد لامپکین و دس ، علاوه بر ابعاد مورد نظر میلر نوآوري، ریسک پذیري و پیشگامی( دو بعد دیگر نیز وجود دارند که از ابعاد کارآفرینی گرایی هستند. نخستین بعد، “رقابت تهاجمی” است. دیگري مؤلفه ي اصلی کارآفرینی گرایی، تمایل به “استقلال و فعالیتهاي خودمختارانه” است.
مژده علیان. حسین رضایی دولت آبادي (۱۳۹۶). تحلیل تأثیر کارآفرینیگرایی بر بازارگرایی در جهت بهبود عملکرد شرکتهاي تولیدي قطعات خودرو. نشریه علمی- پژوهشی کاوشهاي مدیریت بازرگانی سال نهم، شماره هجدهم، پاییز و زمستان ۱۳۹۶