از آثار نثری سر واالتر رالی(از کتاب تاریخ گیتی، کتاب چهارم)
Sir walter Raliegh
ای مرگ، ای تواناترین و دادگسترترین و زبان آورترین نیرومندان، تویی که آنان را نصحیت نمی پذیرفتند و مطیع و منقاد ساختی. آن را که کسی به انجام دادنش زهره و یارا نداشت به جای آوردی، و آن کس را که جهانی ویرا چاپلوسی می کرد از گیتی بدور افکنده پست و بی مقدار ساختی، تویی که همه بزرگی و شهرت کسان غرور و بیدادگری و جاه طلبی مردان را بیکجای گرد آوری و بر روی همه آنها این جمله کوتاه را نوشتی ” این است آنچه بود”
صورتگر، لطفعلی. تاریخ ادبیات انگلیس. انتشارات علمی. ص ۴۰۵
همچنین زندگی نامه وی :
سر والتر رالي[۱](۱۵۵۲ تا ۱۶۱۸)
سپاهي، دريانورد، كاشف، موسيقي دان، شيمي دان، مورخ و شاعر و نيز همچون سيدني، مقرب دربار ملكه اليزابت بود. او را شاعري مستعد مي شناسند. از اشعار او تنها قطعات كوتاهي در جنگ ها ضبط شده است.
سر والتر رالي در دون شاير[۲] انگلستان متولد شد. ابتدا در آكسفورد[۳] تحصيل كرد، ولي پس از يك سال، تحصيل را ترك نمود و براي شركت در جنگ فرانسه بيرون آمد. پس از دوره اي وقفه، دوباره به انگلستان بازگشت و تحصيل در رشته ي حقوق را آغاز نمود. اما بازهم ماجراجويي او را در تحصيل ناكام ساخت. از طريق نفوذ دوستانش مورد توجه ملكه اليزابت قرار گرفت. از آن به بعد، راه شكوفايي را پيمود. بعد از مدتي شواليه شد و عضو پارلمان گرديد. در خلال اين سال ها، در بسياري ازمستعمرات آمريكاي شمالي سرمايه گذاري نمود، اما به مرور زمان خورشيد اقبال او نيز غروب كرد. به او سوء ظن خيانت مي رفت، پس او را در برج لندن زنداني كردند، اما پس از مدتي كوتاه او را آزاد ساختند. در ۱۵۹۳ ، فرمانده سپاه در حمله به ونزوئلا شد كه با شكست همراه بود. در ۱۶۰۳ براي بار دوم دربرج لندن زنداني شد و تا ۱۶۱۶ آنجا بود. اين بار، اتهام او، همدستي در سوء قصد به جيمز اول بود. در اين مدت، زندگاني را به نوشتن كتاب تاريخ جهان[۴] گذراند كه در ۱۶۱۴ به طبع رسيد. پس از آزادي براي دوم قصد ونزوئلا را كرد اما باز هم دست خالي بازگشت. پس از آن او را به دلايل سياسي به دستور جيمز اول و به اتهام الحاد گردن زدند. رالي اولين كسي بود كه مهاجرنشين انگليسي در آمريكا دائر كرد و در توسعه ي آن كوشيد.(واگنر تراویک، تاریخ ادبیات جهان)
از رالی کتابی نیز با عنوان سفر به الدرادو به جای مانده است. که البته شرح سفر به سرزمین طلا که در آن زمانه اهمیت ویژه ای در خاطر دریانوردان داشت، در آن مندرج است.