..نخست آن قسمت را که عبدالرحمن پدرش بر وسط مسجد افزوده و ناتمام مانده بود به پایان آورد و در آن مقصوره ای بنا کرد و او نخستین خلفای اندلس بود که به مقصوره رفت. همچنین قسمتی را که عبدالرحمن الداخل احداث کرده بود تعمیر نمود و رونق و شکوه پیشین را به ان بازگردانید . چون این افزودن ها و تعمیرات به پایان امد روزی سوار شد و با موکبی عظیم به مسجد جامع رفت و از آن دیدار نمود. شاعران به ستایش او زبان گشادند. امیر محمد مسجد استجه و جامع شذونه و چند مسجد دیگر در انحاء اندلس را تعمیر نمود. به قصر و بناهای ملحق به ان چیزهایی افزود چنان که از جهت زیبایی و رونق ممتاز شد. همچنین منیه الرصافه را که جدش عبدالرحمان الداخل احداث کرده بود از نو تجدید کرد و باغ ها و گردشگاه های آن را از نو رونق بخشید و درخت های نادر در آن غرس کرد و روزها و شب ها در آن جا به گردش می پرداخت.
امیر محمد بن عبدالرحمن بستانسرایی خاص خود در یکی از مزارعش به نام “کنتش” در جنوب غربی قرطبه احداث کرد که به “منیه کنتش” معروف شد. در زیبایی آن کوشش بسیار کرد و آن جا یکی از مراکز عشرت و نشاط او شد. این بستانسرای همان است که ابن عبدربه صاحب عقدالفرید درباره آن گفته است:
الما علی قصر الخلیفه فانظرا
الی منیه شیدت لازهرا
هی الزهره البیضا فی الارض البست
لها الزهره الحمراء فی الجو مغفرا
امیر محمد نه بلند بود و نه کوتاه، سپید مایل به سرخی، کوتاه گردن. موی خود به حنا خضاب می کرد. اهل مدارا و بردباری
منبع:
عنان، محمد عبدالله (۱۳۸۰) تاریخ دولت اسلامی در اندلس . ترجمه عبدالمحمد آیتی. نشر کیهان. جلد اول. صص ۳۳۸-۳۴۰