مقدمه:
مقبولیت ایدئولوژی در میان توده ها همواره یکی از شگفتی ها و نقاط مبهم اندیشه سیاسی بوده است. بسیاری از اندیشمندان و متفکران در مورد گسترش ایدئلوژی های مختلف بر این نظر بوده اند که زور و ارعاب در گسترش بی مخابای ایدئولوژی های انعطاف ناپذیری چون فاشیسم جایگاه قابل توجهی نداشته اند در مقابل، روح و ذهن کنشگر مخاطب است که موجب فربه شدن این آموزه ها شده است. این تاثیر پذیری عمی مخاطب از مفاهیم ایدئولوژیک همواره ئ پیش فرض نظریه پردازی های مختلف اندیشمندان بوده است. به عنوان نمونه آرنت بر این نظر است “هنگامی که انسان غربی اعتقاد به دین و همراه آن عقیده به بستگی قانون با دین و عدالت آن جهانی را از دست داد. در معرض تاثیرپذیری از قدرت اجبارگر ایدئولژی قرار گرفت هیوز نیز در هجرت اندیشه اجتماعی می نویسد : “د رایدئولوژی فاشیسم کلام، کسی را راهنمایی نمی کرد که چه چیزی در حال روی دادن است. زبان وارد کار فریفتن و برانگیختن و جواب کردن شده بود نه توضیج و با زنمودن (احمدی و کریم زاده، ۱۳۹۴)
***
طفل اندیشه قد می کشد
به خود می بالد
وقتی نسیم “عبرت” بر ما می وزد
ما می رویم
سوی پایانی که با لحظه ها به سوی ما می آید
با خنکای آگاهی و
چاشنی صبر
اگر بشود!
مهزیار کاظمی موحد
منبع:
احمدی، وحیده. کریم زاده، عبدالله. (۱۳۹۴) زبان و مقبولیت ایدئولوژی های سیاسی، در نظریه پول دومان. ژوهشنامه علوم سیاسی،سال دهم، شماره دوم، بهار ۱۳۹۴، صص ۳۴-۷