دولت بنی جهور در فرطبه
پس از قطعه قطعه شدن اندلس… در قرطبه نه خلافت بود نه حکومت. مردم در انتظار ظهور زعیمی بودند و این زعیم کسی جز ابن جهور نبود.
ابن جهور به یکی از خاندان های اصیل اندلس منسوب بود. نامش ابوالحزم جهور بن محمد بن جهود بن عبید الله بن احمد بن محمد بود. جد ایشان یوسف بن بخت بن ابی عبده فارسی- از موالی عبدالملک بن مروان- برای نخستین بار به اندلس وارد شد و در کنف حمایت بلج بن بشر می زیست.
ابوالحزم ریاستی از نوع خاص داشت. به تنهایی ریاست نمی کرد و فرمان نمی راند. بلکه رای و نظر می داد. جمعی از برگزیدگان قوم از روسا و سرداران سپها گرد او بودند که در مشورت و تدبیر کارها به آنان رجوع می کرد و فرمان ها را به نام آنان یا به نام “جماعت” صادر می نمود. چون مالی از او طلب می کردند یا امضای کاری ار می خواستند می گفت که مرا حق دادن یا باز گرفتن نیست… و چون مسی نامه یا عریضه ای به نام او می نوشت، نمی پذیرفت و در ان نظر نمی کرد مگر این که نامه به عنوان هیات وزیران باشد. بدین گونه جهور هیچ نمی گفت و. هیچ نمی کرد مگر به نام جماعت.
این نمونه بدیعی بود از یک حکومت شورایی یا حکومت اقلیت آریستو کراسی در عصری که همه فرمانروایان به حکومت فردی و مطلقه گرایش داشته اند… ابوالحزم جهور در حکومتخود مسلک اصالت و حزم را رعایت می کرد… ابوالحزم از بازاریاان سپاهی تشکیل داد و میا ایاشن سلاح پخش کرد و به هر خانه نیز اسلحه داد تا اگر شهر در شب و یا روز مرد حمله واقع شد بتواند ازخود دفاع کند…ابن حیان، ابوالحزم جهور را در زمره ثروتمندان می شمارد و می گوید اگر به بخل و امساک گرفتار نبودف هیچ عیبی بر او نمی توانستند گرفت… قرطبه در عصر او پناهگاه روسایی بود که از فرمانروایی خلع شده بودند..ابوالحزم جهور بن محمد در محرم سال ۴۳۵ هجری قمری مصادف با ۱۰۴۴ میلادی در گذشت.