کتاب کارآفرینی استراتژیک
ویرایش : مایکل هیت، دوان ایرلند، مایکل کمپ و دونالد سکستون
Strategic Entrepreneurship
Edited by: Michael A. Hitt, R. Duane Ireland, S. Michael Camp And Donald L. Sexton
این کتاب مشتمل بر مقالات (فصل هایی) از نویسندگان مختلف می باشد و مایکل هیت و همکارانش، این فصل ها را در کنار هم گردآوری کرده اند. فصل اول این کتاب، شامل مقدمه و معرفی بخش های مختلف کتاب می باشد. متن زیر، از ابتدای بخش معرفی کتاب ترجمه شده است.
کارآفرینان، کالاها و خدمات را خلق می کنند و مدیران به دنبال راهی برای به راه انداختن مزیت رقابتی با کالا و خدمات خلق شده اند. بنابراین، کنش های استراتژیک و کارآفرینی با هم مکمل complementary می باشند. و می توانند وقتی با یکدیگر یکپارچه شدند به بزرگترین ثروت دست یابند. این مساله یعنی در هم آمیختگی بخش های مختلف بین کارآفرینی و مدیریت استراتژیک هنگامی که روی تفاوت ها به صورت همزمان تاکید می کنند در ادبیات حوزه کارآفرینی بحث شده است. به عنوان مثال، پیشنهاد شده است که کارآفرینی (Creation) روی آفرینش تمرکز می کند در حالی که مدیریت استراتژیک روی ساخت و پرورش((Building مزیت رقابتی تمرکز دارد (عملکرد شرکت). افزون بر این، صاحب نظران بر این پندارند که حوزه های کارآفرینی و مدیریت استراتژیک، مرکز تمرکز متفاوتی در حوزه اندازه شرکت داشته و از این جهت، می توان گفت که کارآفرینی، به اندازه زیادی، کسب و کار های کوچک را آزموده است. این در حالی است که مدیریت استراتژیک روی کسب و کارهای بزرگ، تمرکز می کند. گرچه به نظر می رسد پزوهشگران، تاکید روی این مساله داشته اند که تعامل در مراحل ابتدایی(Primary interface) باید بر مساله آفرینش- عملکرد (creation-performance) باشد. در چهارچوب هایی که ارائه شده است، مساله رابطه آفرینش- عملکرد مشتمل بر هر دو کنش جست و جوی فرصت opportunity-seeking و جست و جوی مزیت advantage-seeking می باشد. آن یکپارچگی که ما به آن به عنوان کارآفرینی استراتژیک ارجاع می دهد. میر(Meyer) و همکاران در فصل خود در این کتاب، همچنین پیشنهاد می کنند که دو بخش داخلی دیگر نیز وجود دارد که نیاز به مطالعه های بعدی را به ما تذکر می دهد یکی مساله کارآفرینی شرکتی (Corporate Entrepreneurship) است و دیگری هم استراتژ ی ها و عملکرد منتج(Resulting) از کسب و کارهای با اندازه کوچک و متوسط می باشد. در عین حال، مایکل، استوری و توماس در فصل خود در این کتاب، به آزمودن مساله در هم آمیختگی بخش های مختلف ادبیات کارآفرینی و ادبیات مدیریت استراتژیک می پردازند و به یک نتیجه و جمع بندی مخصوص به خود می رسند که از لحاظ روش و تفسیر با نتایج حاصل از تحقیق میر و همکارانش که در این کتاب مندرج است، متفاوت می باشد، در واقع مایکل، استوری و توماس، در قالب یک بحث، برای آشکار شدن روابط بین مدیریت استراتژیک و کارآفرینی به ما پیشنهاد می کنند که در برخورد با مساله در هم آمیختگی دو ادبیات مدیریت استراتژیک و کارآفرینی، مبحث مدیریت استراتژیک را به عنوان بازنمایی “اتحاد نا شناسا(Recognize)“ بین دو نوع میدان(Field) تحقیق در نظر داشته باشیم: تمرکز روی انسجام و اجتناب از شکست و دیگری آفرینش کسب و کارهای آینده. مایکل، استوری و توماس، به این حوزه ها به عنوان به ترتیب مدیریت اجرا گونه (administrative management) و مدیریت کارآفرینی اشاره دارند. علاوه بر این مایکل، استوری و توماس، استدلال می کنند که اغلب بخش های مدیریت استراتژیک، روی مدیریت اجرایی(اجرا- گونه) تاکید داشته اند. این جمع بندی، با نتایج حاصل از یک تحقیق پشتیبانی می شود. یعنی این تحقیق را تحقیق میر و همکارانش پشتیبانی می کنند. آنها تاکید اندکی در ادبیات مدیریت استراتژیک روی مساله شرکت های کارآفرینی یافته اند و سوال تحقیق آنها در این پژوهش بی پاسخ ماند. مایکل و استوری و توماس، استدلال می کنند که آینده مدیریت استراتژیک باید روی مدیریت کارافرینی تاکید داشته باشد، دلیل این مساله، اهمیت بحث مدیریت کارآفرینی است. در حالی که می توان میدان های تحقیق مدیریت استراتژیک و کارآفرینی را به عنوان دو میدان تحقیق مستقل از هم دید و این مساله هم در توافق با تحقیق میر و همکارانش می باشد، همچنین ما بر این نکته توافق داریم که تحقیق روی مقوله های مدیریت کارآفرینی اهمیت خاص خود را دارد. همچنین پیشنهاد می شود که این میدان ها در حوزه های((Area مختلفی با هم آمیخته هستند و یکپارچگی بین تئوری و تحقیق در آنها حیاتی(Vital) می باشد. در این کتاب دو فصل یاد شده یعنی دو فصل از میر و همکاران و مایکل و استوری و توماس استدلال هایی جالب و تامل برانگیز را فراهم می کنند و همچنین ایده ها و جهت گیری های لازم را به پژوهشگران کارآفرینی و مدیریت استراتژیک می آموزند.