هشیاری کارآفرینی

هشیاری کارآفرینی و مدل نوآوری در کسب و کار در بازارهای پویا

ترجمه شده از مقاله با مشخصات زیر

Yong Kyu Lew , Nadia Zahoor Francis Donbesuur and Huda Khan(2023) Entrepreneurial alertness and business model innovation in dynamic markets: international performance implications for SMEs Volume53, Issue2 March 2023 Pages 224-243

 

امروزه، رقابت فزونی یافته و فرصت های کسب و کار محدود به صرفا بازارهای بومی (Domestic ) منشاء شکل گیری بنگاه های اقتصادی اندازه کوچک و متوسط می باشد، بدین طریق، بنگاه های اقتصادی با اندازه کوچک و متوسط به مساله بین المللی ساختن عملیات ها، علاقه مند شده اند. فعالیت (Activity) بین المللی سازی، در میان بازارهای خارجی چندگانه، با مساله دامنه(Scope) بین المللی سازی است که شناخته می شود. در واقع، پژوهش در این مساله به ما پیشنهاد می کند که رشد معنادار کنش بین المللی سازی را در بین شرکت های کوچک و متوسط را در نظر داشته باشیم، به خصوص آن دسته از شرکت های کوچک و متوسط که در بازارهای بومی اشباع شده عملیات می کنند، می توانند مورد توجه قرار گیرند. متنوع سازی در بازارهای خارجی، به شرکت های کوچک و متوسط این اجازه را می دهد تا به تولید ارزش(Value Creation) از منابعی بپردازند که هنوز برای دیگران از لحاظ تهیه و تدارک، هزینه بالایی دارند. همچنین شرکت های کوچک و متوسط، موقعیت یابی را در بازار به این روش انجام می دهند تا ریسک ها را متنوع سازند. این مساله آنها را توانمند می سازد که از بازارهای خارجی درس بگیرند و در عین حال، آنها را تشویق می کند تا روی قابلیت های در حال توسعه خود، سرمایه گذاری کنند. گرچه، حرکت استراتژیک، برای توسعه دادن دامنه بین المللی سازی شامل چالشی می شود که همانند ریسک کردن برای برقراری ارتباط محیط های با محیط های نهادی و نیز شناسایی و توسعه فرصت های کسب و کار، امری دشوار است.

در مجموع، به نظر می رسد که تحقیقات اولیه، به طور ابتدایی، با مقوله محوریت کارآفرینی(Entrepreneurship (Orientation ارائه شده اند و این مساله در آنها نمود یافته است. این تحقیقات اولیه، شامل مسائلی مانند نوآور بودن در قالب یک تجربه کارآفرینی بوده،  همچنین به مساله پویشگری (Proactiveness) اشاره داشته و نیز مساله رفتارهای اتخاذ ریسک هم در آنها بسیار مهم جلوه داده می شود. همه این نکات، همگی، یک مجموعه از توانمندی های استراتژیکی هستند که شرکت های کوچک و متوسط را قادر می سازند تا بر چالش های بین المللی غلبه کنند. هر چه تعداد بازارهایی که یک شرکت به آنها وارد می شود، بیشتر باشد، آنگاه کنش کارافرینانه داشتن، بیشتر در اعمال مدیریت ارشد این شرکت ها دیده می شود، از سوی دیگر، هر چه اتخاذ ریسک شدت بیشتری بیابد، آنگاه تعقیب استراتژی بین المللی می تواند  توالی بیشتری داشته باشد و در کل آن شرکت به نظر فعال تر بیاید، به خصوص در انجام استراتژی بین المللی، محوریت کارآفرینی به عنوان یک برساخت در سطح کسب و کار خود را نشان می دهد که سبک شرکت را به ما نمایانگر است به خصوص وقتی در فعالیت های مخصوص بازارهای خارجی و بومی مشارکت می کند. در حالی که محوریت یافتن کارآفرینی در راهنمایی ما در روش بین المللی سازی شرکت های کوچک و متوسط اهمیت خود را دارد.

 

با توجه به این مساله می توان دریافت که صرفا محوریت کارافرینی برای یاری دادن به شرکت های کوچک و متوسط برای دست یابی به ارزیابی های مناسب از خود، قضاوت صحیح و تصمیماتی که ارزیابی فرصت را همراه داشته باشند، کافی نمی باشد و این مساله حتی در خلق ارزش نیز خود را نشان می دهد. با توجه به این موضوع می توان دریافت که یک تحقیق می تواند به مساله هشیاری کارآفرینی نیز بپردازد، منظور قابلیت کارآفرین برای شناسایی فرصت هایی می باشد که دیگران از آن ها چشم پوشی می کنند. مطالعات اولیه در این زمینه، پیشنهاد می کنند که تلاش های بین المللی سازی در شرکت های کوچک و متوسط نیازمند بررسی ویژگی های شخصیتی  و قابلیت های کارآفرینان می باشد. کارآفرینان، به عنوان یک کارگزار فعال عمل می کنند و در بازارها به کنش می پردازند و هشیاری آنها و قابلیت های این هشیاری می تواند به طور پویشگرانه به آنها کمک کند تا فرصت ها را شناسایی کنند و از آنها بهره برداری نمایند و در مقایس بین المللی سازی با استفاده از این دو مقوله شناسایی و بهره برداری فرصت ها موفق تر عمل کنند. گرچه ، با وجود این که جذابیت های شهودی را نیز می تواند برای این مساله متصور شد با این حال پشتیبانی تجربی برای هشیاری کارآفریتی و دامنه بین المللی سازی می تواند هم چنان دشواری هایی را برای ما ایجاد کند و احساس فقدان و کمبود آن احساس شود. با این حال، فهم تاثیر هشیاری کارآفرینی بر دامنه بین المللی سازی بسیار حیاتی است زیرا همه شرکت های کوچک و متوسط این توانایی را ندارند که کسب و کار خود را گسترش دهند و به خصوص این کار را از طریق بازار های خارجی  انجام دهند. گواهی در ادبیات بین المللی کارآفرینی در این زمینه وجود دارد که ورود به بازارهای دور می تواند به طور بالقوه تهدید کننده بقا و گسترش بی المللی شرکت های کوچک و متوسط باشد. با پژوهش در مورد این که چگونه هشیاری کارآفرینی، بر شناسایی فرصت و حفظ آن تاثیر می گذارد آن گاه در نظر می آید که مساله  دامنه کارآفرینی اهمیت خود را در این زمینه دارد. در این رابطه مطالعاتی دیده شده است که قصد دارند به افزایش فهم در مورد این مساله بپردازند که چرا بعضی شرکت های کوچک و متوسط می توانند به توسعه بازارهای متنوع بپردازند و این کار را بهتر از دیگران هم انجام بدهند. مطالعاتی که به این نکته می پردازند، به توسعه و آزمون مدل مفهومی می پردازند که رابطه بین هشیاری کارآفرینانه و دامنه بین المللی را بررسی می کند. پژوهشگران در زمینه فرصت های کارآفرینانه، علاقه مندی خود را به این نکته نشان داده اند که فرصت ها از طریق کارآفرینان هشیار کشف می شوند با این حال، مزیت رقابتی می تواند تنها از طریق بهره برداری فرصت های شناسایی شده بدست آید. در واقع، از طریق هشیاری کارآفرینی است که می توان این توانایی را در کارافرینان ایجاد نمود که فرصت ها را شناخته و زود تر از رقبا به این فرصت ها بپردازند و کنش های کارآفرینی مورد نیاز را برای بهره برداری از فرصت های شناخته شده مد نظر داشته باشند. وقتی چنین چیزی را در نظر داشته باشیم می بینیم که چنین تحقیقی نوآوری در مدل کسب و کار را بررسی می کند و پژوهشگر در این تحقیق به این مساله می پردازد که شرکت های کوچک و متوسط به عنوان یک کنش کارآفرینانه می توانند به ارتباط دادن قابلیت های هشیاری کارآفرینی به پراکندگی و تنوع بازارهای خارجی بپردازند. به طور خلاصه، مدل نوآوری کسب و کار به این مساله ارجاع دارد که فعالیت های شرکت مرتبط با “مفهوم سازی و انطباق روش های جدید هدایت تبادل های اقتصاد می باشد و باید به تبادل بین مشارکت کننده های تراکنش پرداخت این مساله در حالی رخ می دهد که  هشیاری کارافرینی به یک شرکت کوچک و متوسط اجازه می دهد تا به شناسایی فرصت فراتر از دیگران بپردازد. مدل نوآوری کسب و کار به نوآوری و خلق مجدد و بازسازی ان دسته از مدلهای کسب و کار می پردازد که می توانند به بهره برداری از  فرصت های شناسایی شده بپردازند و نیز این امکان را به ما می دهند که تهیه زمینه لازم برای اجرای فعالیت های مرتبط به این فرصت ها، امکان پذیر شود. مدل های نوآوری کسب و کار، به شرکت ها اجازه می دهند که تا این توانایی را پیدا کنند که ایدئولوژی و استراتژی های خود را برای ورود به بازار های خارجی تغییر دهند و تلاش کنند تا نیازهای مشتریان متمایز شده را در بازار های متنوع برطرف کنند و به عملکرد بین المللی دست یابند. بنابراین، ما استدلال می کنیم که مدل نوآوری در کسب و کار، می تواند به عنوان یک مکانیسم واسطه (Intermediary) برای رابطه برقرار کردن بین هشیاری کارآفرینی و دامنه شرکت های کوچک و متوسط به کار رود و این مساله می تواند برای خود یک پرسش پژوهشی نیز به شمار آید:

به چه گستره ای، هشیاری کارآفرینی می تواند مدل نوآوری کسب و کار در شرکت های کوچک و متوسط را تحت تاثیر قرار دهد و همچنین روی دامنه بین المللی سازی اثر بگذارد؟

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *