دیرینه ولی ناآشنا

بی دغدغه

بی خیال

می روند

عابران هر روز

عابران دیرینه ولی نا آشنا

نگاه آشفته شان به خیابان

تو را فرا می خواند

به بی انتهایی علت ها

به بی ابتدایی زخم ها

فقر سیطره افکنده است.

مهزیار کاظمی موحد

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *