وقتی نمی توان انتظار داشت که بتوان به برقراری ارتباط عاطفی با فردی پرداخت، که از لحاظ کیفیت زندگی و موقعیت اجتماعی در وضعیت بالاتر از قبل قرار گرفته است. آنگاه نوعی احساس غم و حتی فکر کردن به عدم آدمی را فرا می گیرد، هر چه زمان جلو می رود، قرار گرفتن در این وضعیت اندوهگین و غمگین، می تواند باعث شود تا فرد از لحاظ روحی، احساس پوچی کند. چرا که فاصله گرفتن از فرد مورد نظر وی، باعث می شود تا آرزوهای خود فراموش کند و نتواند برای ثبات حالت روحی خود تلاش نماید. فرد وقتی در تنهایی قرار می گیرد. دیده می شود که نمی تواند برای بسیاری از اهداف و آرزوهای خود برنامه ریزی کند، زیرا غم و تنهایی و اندوه حسرت، به او فشار می آورد. وی در طول روز، فشار ناشی از اندوه حسرت را تحمل می کند و برای خود، به تحلیل این موضوع می پردازد که آیا فرد مورد نظر وی، جایگاه خود را با سیاست ورزی و سیاست بازی به دست نیاورده است؟ این مساله او را در تحمل فشار حاصل از اختلاف پایگاه های منزلت اجتماعی، دچار مشکل می کند، همچنین این مساله باعث می شود تا او نتواند به برنامه ریزی برای حفظ همین موقعیت متوسط کنونی خود بپردازد و به مرور زمان، باید انزوا را تحمل کند. آیا این اختلاف منزلت اجتماعی با سیاست ورزی به وجود نیامده است؟ آیا فرد مورد نظر، برای این موقعیت، کوشش کافی کرده است؟ این ها، فهرستی از مسائلی می باشند که در طول روز به ذهن آدمی فشار می آورند. در نتیجه وی در تحمل حسرت، قدری نیز باید عصبانیت و خشم را تحمل کند. بدین ترتیب فرصتی برای پیشرفت نخواهد داشت و باید به همین موقعیت کنونی بسنده کند. ضمن آنکه حفظ کردن موقعیت کنونی نیز برای او دشوار می شود.

پژوهشگران علوم اجتماعی استدلال کرده اند که نفوذ سلسله مراتب ساختاری، بازتاب دهنده لیستی از مزایای برتر مربوط سازمان اجتماعی است. یعنی افراد با قرار گرفتن در سلسله مراتب، از مزایایی بهره مند می شوند که این سلسله مراتب، برای اعضای خود فراهم می کند. مزایای سلسله مراتب اجتماعی، سه جنبه را در بر می گیرند:

• • • •                         تسهیل کننده تصمیم گیری اشتراکی می باشند
    •                         اعضا را انگیزش می دهند تا در موفقیت گروهی، مشارکت داشته باشند
    •                       رفتارهای فردی را انسجام می بخشد به گونه ای که اعضا با هم کار می کنند، تا به یک موفقیت       اشتراکی برساند.

این مزیت ها، در کنار هم، کاهش دهنده عدم قطعیت و ترس هایی می باشد که در آشفتگی اجتماعی وجود دارد(دوبیوس[۱] و اردابایوا[۲]، ۲۰۱۵).

بنابراین قرار گرفتن در یک سلسله مراتب اجتماعی، می تواند اطمینان بخش باشد. با این حال تفکرات انباشتن ثروت انبود یا پیوستن به باندها در حوزه کاری، باعث می شود تا افراد دیگر از قرار گرفتن در سلسله مراتب اجتماعی، احساس تبعیض کنند.

منبع:

Dubois, David.Ordabayeva, Nailya (2015) “Social hierachry, social status and status Consumption”. Chapter: The Cambridge Handbook of Consumer Psychology (pp.332-367)  Publisher: Cambridge University Press

[۱] Dubois

[۲] Ordabayeva