شعری از الگزاندر پوپ

شعری از الگزاندر پوپ(شاعر انگلیسی)
Alexander Pope
***
تنهایی
۱
چه خوش آنكه ،رها از دغدغه است
رها از تلاطم محكمه ها، همهمه ي شهرها
آنکه دمي خوش فرو می برد در هواي آشنايي
در ملك خودش
۲
آنكه گله هايش پر شير، دشت هايش نان آور
گوسفندانش ، جامه هايش را می دهند
آنكه ، درختانش ، در تابستان، او را سايه مي بخشند
و در زمستان ، آتش
۳
خوشا به سعادتش، آنكه بي دغدغه دريافت
بي درنگي ساعت ها و روزها و سال ها را
در سلامت تن و آرامش ذهن
روزگار آرام خود را گذرانید
۴
زين رو بگذار، زندگي كنم، گمنام ، ناشناخته
از دست نرفته،
بگذار بميرم
جهان را ترك مي گويم
و با هيچ سنگ قبری در میان مگذار

که چه کجا آرمیده ام

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *