نظریه ادبی: آشنایی زدایی
آشنایی زدایی مفهومی است که نخستین بار ویکتور اشکولوفسکی در مقاله “هنر به مثابه تمهید” (۱۹۱۹) از آن سخن گفت. اشکولوفسکی این مفهوم را در مقابل نظریه الکساندر پوتبنیا مطرح کرد که معتقد بود هنر اندیشیدن در قالب تصاویر است، و تصاویر ساده تر و روشن تر از مدلول خود هستند. اما اشکلوفسکی بر این باور بود که معنای هنر در توانایی ” آشنایی زدایی” از چیزها، در نشان دادن آنها با شیوه ای نو و نا منتظر نهفته است در زندگی روزمره، ما چیزها و بافتار آنها را نمی بینیم ، چرا که ادراک ما بر حسب عادت و به طور خودکار عمل می کند. هدف هنر انتقال چیز هاست آن سان که ادراک می شوند، نه آن سان که دانسته می شوند. هنر با ایجاد اشکال غریب و با افزودن بر دشواری و زمان فرآیند ادراک، از اشیا،آشنایی زدایی می کند، زیرا فرآیند ادراک، فی نفسه، غایتی زیبایی شناختی است و باید این فرآیند طولانی شود.(صص ۱۳-۱۴)
مکاریک، ایرنا ریما.(۱۳۸۵). دانش نامه ی نظریه های ادبی معاصر. ترجمه مهران مهاجر، محمد نبوی. نشر آگه