تعاریفی از مدیریت دانش:
همان طور که ارونسون و توربن(۲۰۰۱) بیان می کنند توافقی روی تعریف مدیریت دانش وجود ندارد. این عدم توافق بیشتر ناشی از پیچیدگی و ابهام در جزء دوم این ترکیب یعنی دانش است. علی رغم این واقعیت نمونه هایی از معروفترین تعاریف مدیریت دانش اینجا ارائه می شود. هر یک از این تعاریف را می توان در یکی از رویکردهای تکنولوژیکی انسانی و جامع قرار دارد.
مکینتاش(۱۹۹۷) : مدیریت دانش تجزیه و تحلیل موجود و مورد نیاز دانش است شامل فرآیند های برنامه ریزی و کنترل برای توسعه دارایی های دانش برای نیل به هدف های سازمانی است.
-فرهنگ اصطلاحات مدیریت دانش(۱۹۹۸) : مدیریت دانش فرایند سیستماتیک جست و جو، انتخاب ، سازماندهی، پالایش و نمایش اطلاعات است. به طریقی که درک کارکنان در زمینه خاص بهبود و اصلاح ئشود و سازمان بصیریت و درک بهتری از تجربیات خود کسب کند. فرایند های مدیریت دانش در حل مساله ، یادگیری پویا، برنامه ریزی استراتژیکی، تصمیم گیری و محافظت دارایی هوشی از فرسودگی و تباهی، به سازمان کمک می کند و منجر به انعطاف پذیری فزاینده و افزایش هوش سازمانی می شود.
عدلی فریبا. (۱۳۸۴).مدیریت دانش . حرکت به فراسوی دانش. انتشارات فراشناختی. صص ۴۲-۴۴