از فرخ:
۱- سه(three) شب است که کودکی را در خواب می بینم که هر بار(each time)، سراغ ستاره ای را از من می گیرد. وقتی بیدار می شوم، من هم دستم(hand) را می گذارم روی خاطرات در ذهنم، درست(exactly) آنجا که حیات خود را از زیر پوست(skin) هستی و تجربه به رخ می کشد، بعد کارد را می گذارم روی هر میوه خِرَد(wisdom) می بینم ستاره از آن جاری می شود. می بینید که حال خرابی است. باید کمی صبر کرد…تمرکز کنید…می تواند پر از نکته(point) و معنی هم برای ما باشد.
حال خراب، حالی خوش یمن هم می تواند باشد، شاید کسی باشد که این حال را دوست داشته باشد. گاهی چنین حال هایی ما را تا آخر عمر همراهی می کنند و هر از گاهی به طرزی شدید در کالبد(body?) و ذهن ما نمایان می شوند. جمع(sum) اضداد نیست، در مذهب گل سرخ، حال خراب، ما را به پیش می برد، نوعی اضطراب که باعث می شود تا روند زندگی را جدی تر بگیریم، باید پناه آوردن به معنویت در این مواقع باید به قرآن پناه آورد. نیاز به تفسیر های شخصی نیست. قران به ما می فرماید که چه کنیم. هیچ چیز(nothing,anything) جای قرآن کریم را نمی گیرد.
۲- اما هنر را هم بد نیست که جدی بگیریم. هنر نیز از نوعی دیگر به ما پناه می دهد، هنر است که آرامش می بخشد، خرد خام ما در هنرکده ها هست که پخته می شود، حادثه های زندگیمان را این گونه راحت تر تحلیل می کنیم. می فهمیم که هر هنرمند چگونه زیرکی را نزد خود تفسیر کرده است. از ادبیات نیز غافل نشویم، بفهمیم که زیرکی در عیب پوشی است. رمان ها را تجزیه و تحلیل کنیم، حال در هر سبکی،
۳- فکر میهن دوستی هم فکری تازه نیست و با انسان در ایام بسیار باستان هم گره خورده است، هر شعر میهن دوستانه یک سفر بلند است در میان ابیات و بند ها به سوی یک سپهر معرفتی جدید. این طوری آگاه تر می شویم که چه کسی پای فداکاری برای دیگران می ایستد.
۴- دور خوبی گذران است. اگر نصیحت بشنویم، تحمل فراز و نشیب ها برای ما راحت تر می شود و چه بسا که در سخت ترین شرایط، بهترین نتایج را بگیریم و البته بر مبنای وسعمان برنامه ریزی نیکو و موفقی را داشته باشیم.
۵- کانت معتقد است که آسمان پرستاره بالای سر ما در کنار قانون اخلاقی درون ما، هیبت و شگفتی بی نظیری را به همراه دارند.