شاعران صحرا
{در دوره جاهلی…} این شاعران به دو گروه اند: یک دسته “جوانمردان راهزن” اند و دیگر آنان که راهزنی نمی کردند. گروه نخست را صعالیک (جمع صعلوک) می خواندند که اهل غارت (رزیه) بودند و گاه هم با نشان دادن علو طبع حتی به هنگام دستبرد، محبوبیت مردم را به خود جلب می کردند. در گروه دوم خصیصه ای شبیه به جوانمردی نهفته بود که افسانه پردازان آن را در دستاویز کار خود قرار دادند؛ همچنان که درباره عنتره شاعر رخ داد. وی بعدها قهرمان “حکایت عنتر” گردید.
در میان شاعران صعلوک، نام تابط شرا، الشنفری و عروه بن الورد از همه مشهور تر است.
تابط شرا لقطبی است به معنی : شری را زیر بغل گرفت”. این لقب را از آن جا به شاعر داده اند که گویند شمشیر یا گرزی که به هیئت دیو(=غول) بود و یا مشکی آگنده به مارهای زهر اگین زیر بغل حمل می کرد. او زندگی را به غارت دیگران گذرانید. نام او به تنهایی وحشت می آفرید. افسانه، در پیرامون نام این شاعر، اوصاف نمونه جوانمرد راهزنی را ان چنان که در عربستان کهن شهرت داشت متبلور ساخته است. بهترین شعر او (و شاید شعری که کمتر دستکاری شده) آن است که در رثای یار ماجراهای خود شنفرای شاعر سروده است.
عبدالجلیل. ج. م. (۱۳۸۱). تاریخ ادبیات عرب. ترجمه آذرتاش آذرنوش. انتشارات امیرکبیر. ص ۴۴