وبر و تفهم

به عقیده وبر، سیر رفتار قطع نظر از آنکه فرد یا افرادعامل، معنای رفتار خود را “بفهمند” یا نه، متضمن معنا و مقصودی می باشد. همچنین کسی که سیر رفتاری را مشاهده می کند همیشه معنای آن را “نمی فهمد”. ویژگی اصلی رفتار معنادار صرفا این است که بدان “قصد”ی نسبت داده می شود. بدیهی است که برخی کارها با قصدی مشخص تر از سایر کارها انجتام می شوند. و ابزاری که برای رسیدن به هدف ها به کار می روند به وضوح قابل تمییز و شناخت هستند. از این رو یک عمل بازتابی “بی معنا” است چرا که جهت عمل ممکن است از پیش منظور نظر نبوده و ابزاری که در تحقق آن به کار رفته با قصد قبلی انتخاب نشده باشد. و بر طبق معمول هشدار می دهد که میان رفتار معنا دار و رفتاری که متضمن مقصودی نیست، هیچگونه جدایی قاطعی وجود ندارد.

از نظر وبر اهمیت “تفهم” در ماهیت کاملا فن آن نهفته است زیرا سرنخی برای مشاهده و تفسیر نظری حالات ذهنی افرادی که رفتارشان مورد مطالعه است، بدست می دهد. به عبارت دیگر ، تفهم به ابزار تحقیق جامعه شناختی بدل می شود که هدف از آن ارائه بینشی در مورد رابطه عالی و متقابل وضعیتی معین و سیر رفتاری ناظر بر آن ، می باشد، بینشی که حتی می تواند ز دقیق ترین داده های آماری عمیق تر باشد.

وبر، ماکس(۱۳۸۵).مفاهیم اساسی جامعه شناسی. ترجمه احمد صدارتی . نشر مرکز. صص ۲۰-۲۱

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *