ابهام!

گوینده شماره ۱: امروزه تفکر استراتژیک جایگاهی ویژه را در بعضی سازمان ها پیدا کرده است،  شاید اولین مفهومی که در این رابطه به نظرمان می رسد این باشد که تفکر استراتژیک در مورد این است که چگونه بر آینده مسلط بشیم و چگونه پیش بینی داشته باشیم یا باید حتما بینشی خاص داشته باشیم.

گوینده شماره ۲: بینش خاص؟ من فکر می کنم که خود مدیریت استراتژیک به ما فرصت لازم را با ابزارها و تکنیک هایش می دهد. سنجش روند های آینده امکان پذیر است. ولی در مورد بینش که گفتی اگه می شه، منظورت رو دقیق تر بیان  کن. یک مقدار برای من مبهمه!

پی نوشت:

در واقع، گاهی، در قالب بعضی نتایج، اتحاد استراتژیک  با شرکت های بزرگ می تواند حتی بقای! یک شرکت کوچک را تهدید کند. (آلوارز، ۲۰۰۱) والا قضیه فرصت طلبی شرکت های کوچک و متوسط است. یکی از راه ها برای مهار کردن مشکل رفتار  فرصت طلبانه!، این است که سطح کافی اعتماد! در رفتار تعاون شریک است(رینگ و ون دی ون، ۱۹۹۲) داس و تنگ (۱۹۹۸) اعتماد به تعاون شریک را این گونه تعریف کرده است: ” اعتماد به تعاون شرکت، در واقع نوعی قطعیت است که در ذهن صاحبان یک شرکت شکل می گیرد  و این سماله منافع دو طرفه! را حتما حفظ می کند. در ضمن در این منافع هر دو طرف، رقابتی هم دارند (داس/ تنگ، ۱۹۹۸: ص ۴۹۱).  اعتماد به نفس از سه منبع متمایز بر می خیزد: ۱- اعتماد ۲- تعهد ۳- کنترل (داس/ تنگ ، ۱۹۹۸؛ ویپل/ فرانکل، ۲۰۰۰) هر سه بعد یادشده در جمله قبلی، هر کدام برای خودشان مفهوم هایی هستند که به موازات هم و به طور همزمان وجود دارند و در نتیجه: رابطه آنها به صورتی است که از لحاظ ماهیتشان در تولید اعتماد به نفس! همدیگر را تکمیل می کنند.

 و البته که:

سه جنبه اساسی مورد نیاز است تا توسط مدیران: کیفیت محصول، تقاضای مشتریان و خدمات فاکتورهای خارجی و داخلی می باشد، در راه تعیین  استراتژی منتخب و برگزیده، هدف شرکت! این است که توانا باشد کنش های  تصحیحی! را انجام دهد. پس فقط یک چیز! باقی می ماند، آن هم مساله ارزیابی است!. پس تنها تفاوت ما! با شرکت های بزرگ! در گستره ارزیابی می باشد. به عبارت دیگر،  سنجه های سنتی عملکرد شرکت بر پایه کارهایی است که در سازمان های بزرگ رخ می دهد و  از روی تحقیقات! روی سازمان های بزرگ می باشد و در نتیجه نمی تواند به طور کامل در شرکت های کوچک و متوسط صورت پذیرد (لوین و تراویس، ۱۹۸۷).  البته از سوی دیگر، بسیاری از پژوهشگران روی این نکته توافق داشته اند که بررسی مداوم عملکرد، کلیدی برای تحقیق در پیروزمندی استراتژی می باشد(ونکارتمان و رامانوجانف ۱۹۸۶).

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *