پیر بوردیو و مفهوم سرمایه اجتماعی

نخستین واکنش مهم او علیه پدیدار شناسی اصالت وجود سارتر بود،  که شاید در ایام دانشجویی بوردیو پر رونق ترین مکتب فکری و موضع سیاسی در پاریس به حساب می آمد. این جریان، برای بوردیو، همان قدرکه فلسفه و اخلاق یا هر چیز دیگری بود، موضع سیاسی هم به شمار می آمد. بوردیو در شرح و تفسیری  که روی بحث های سارتر  درباره قدرت دگرگون ساز آگاهی انقلابی  در “وجود و عدم”  نوشته ، چنین استدلال می کند که:

اگر دنیای کنش، چیزی غیر از این جهان  امکان های علی البدل  نیست،  و این جهان کاملا وابسته  به احکام  آگاهی است که آن را می آفریند. و از همین رو سراپا فاقد عینیت است، اگر این جهان حرکت می کند چون شناسنده چنین اراده فرموده و تحول می یابد چون شناسنده  چنین خواسته است، آنگاه عواطف  و شهوات و کنش  ها صرفا نیرنگ بازی  های باور دروغین هستند،  کمدی های(comedy) حزن آوری  که در آن آدمی  هم بازیگر بدی است و  هم تماشاچی خوبی.

 بنابراین، زندگی اجتماعی فقط متشکل از آگاهی ذهنی بازیگرانی  نیست که وارد آن می شوند و آن را می آفرینند. واقعیت اجتماعی  عینی ای(objective)  وجود دارد که ورای حوزه تعامل های بی واسطه  و دانایی خود آگاه افراد است. (جنکینز، ۱۳۸۵، صص ۴۳-۴ ۴)

پیر بوردیو خیلی آرام به مفهوم سرمایه اجتماعی(social capital) دست پیدا کرد. بوردیو جامعه شناس اروپایی بود که بیشتر به بررسی دوام و پایداری طبقه اجتماعی و سایر اشکال مستحکم نابرابری گرایش داشت اما کلمن و پاتنام در قالب سنت اجتماعی و سیاسی آمریکای شمالی کار می کردند. در آغاز دیدگاه و موضع وی از طریق تلاشی که برای ایجاد انسان شناسی فرهنگی بازتولید اجتماعی انجام داد، مشخص شد. در بررسی هایشان از افراد قبیله (آلگریان) در دهه ۱۹۶۰، بوردیو توسعه پویای مجموعه ارزش های ساختارمند و راه های تفکر را شکل دهنده آنچه عادت واره می نامد توصیف نمود پلی بین عاملیت ذهنی و جایگاه عینی فراهم می آورد. بوردیو در بسط مفهوم عادت واره تاکید می کند  که گروه ها قادرند تا از نمادهای فرهنگی به عنوان نشانه های تمایز استفاده کنند که گروه ها قادرند  تا از نماد های فرهنگی به عنوان نشانه های تمایز استفاده کنند  که از طریق آن هم موقعیت خود را در ساختار اجتماعی نشان می دهند و هم آن را می سازند.

اشكال گوناگون سرمايه قابل تبديل به هم هستند. به طور مثال، سرمايه اجتماعي مي تواند فرد را وارد روابطي سازد كه حاصل آن كسب ميزاني از سود به شكل پول يا انواع مالكيت باشد. به همان ترتيب ، تحصيلات به سرمايه اقتصادي قابل تبديل است و گاه ممكن است به سرمايه اجتماعي نيز تبديل گردد . به اين ترتيب كه تحصيلات و داشتن مدارك عالي مشاغل پردرآمدي را در اختيار فرد قرار مي دهد كه با قرار گرفتن در آن موقعيت ها ميتواند نه تنها به پول بلكه به قدرت نيز دست يابد و از نمادهايي هم براي مشروعيت بخشيدن به موقعيت خود استفاده كند . البته موانعي نيز در راه تبديل انواع سرمايه به يكديگر وجود دارد . كساني كه سرمايه اقتصادي دارند و آن را تازه به دست آورده اند، ممكن است هر چقدر كوشش كنند نتوانند سرمايه فرهنگي ر ا كه شامل داشتن سليقه خوب، يا سخن گفتن به طريق خاص، يا دانستن چند زبان خار جي است بياموزند .

جنکینز ،ریچارد. (۱۳۸۵). پی یر بوردیو. ترجمه لیلا جو افشانی و حسن چاووشیان. نشر نی

فیلد، جان.(۱۳۸۸). سرمایه اجتماعی. ترجمه غلامرضا غفاری، حسین رمضانی.  نشر کویر. صص ۲۸-۲۹

ممتاز، فريده (۱۳۸۳). معرفي مفهوم طبقه از ديدگاه بورديو  پژوهشنامه علوم انساني: شماره  42- 41 بهار و تابستان ۱۳۸۳

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *