شعری از ویلیام کوپر فروردین ۲۶, ۱۳۹۸فروردین ۲۹, ۱۳۹۸مهزیار کاظمی شعری از ویلیام کوپر William Cowper پيروزي اميد *** در ميان بشريت، بهتر بگویم، مومنین هوشياري است که در سينه ها قرار مي ادامه مطلب
شعری از جان دان فروردین ۲۶, ۱۳۹۸اردیبهشت ۱۷, ۱۳۹۸مهزیار کاظمی شعری از جان دان ***** رویا عشق عزیزم، برای هیچ چیز کمتر از تو این رویای دلپذیزم را نخواهم شکست و بدان ادامه مطلب
خداوندا، خادمان درگاهت چه خوشبختند! فروردین ۲۶, ۱۳۹۸فروردین ۲۹, ۱۳۹۸مهزیار کاظمی از ژوزف ادیسون Joseph Addison خداوندا! خادمان درگاهت چه خوشبختند! *** خادمان درگاهت چه خوشبختند، آه خداوندا! چه پشتيبان مطمئني دارند خرد ادامه مطلب
شعری از ویلیام وردزورث: لندن ۱۸۰۲ فروردین ۲۶, ۱۳۹۸آذر ۱۸, ۱۳۹۹مهزیار کاظمی شعری از ویلیام وردزورث: لندن ۱۸۰۲ انگلستان رو به ابتذال افتاده در ۱۸۰۲ میلادی، ووردزورث را بر آن می دارد تا میلتون(شاعر بزرگ ادامه مطلب
لحظاتی با کنت پاچن فروردین ۸, ۱۳۹۸اردیبهشت ۱۷, ۱۳۹۸مهزیار کاظمی به چند جمله و قطعه به یادماندنی از کنت پاچن توجه فرمایید: ۱- آنکه بر آن می شود تا از خود بپرسد، ادامه مطلب