قضیه چهارم که بهت می گفتم… آذر ۵, ۱۴۰۰مهزیار کاظمی قضیه چهارم روانشناسی غریب غریب چوب ساده لوحی خودش را می خورد و اطرافش را با ساده لوح هایی همانند خودش پر می ادامه مطلب
بخشی از قضیه سوم که بهت می گفتم… آذر ۵, ۱۴۰۰مهزیار کاظمی قضیه سوم: غریب معتقد است: این که هیچ قضیه ای نزد هیچ کسی وجود ندارد جز این که جلوی ما مطرح بشود ادامه مطلب
قضیه دوم که بهت می گفتم… آذر ۵, ۱۴۰۰آذر ۵, ۱۴۰۰مهزیار کاظمی اولین سلاح و آخرین سلاح غریب این است که باید یه کاری کنی عین ما غریبیت معلوم باشه! ادامه مطلب
آذر ۵, ۱۴۰۰آذر ۵, ۱۴۰۰مهزیار کاظمی توییست: آقا! به من یک کاسه “آشنایی و آنتی غربت” اضافه می دهید… ادامه مطلب